فهرست مطالب

مجله دانشکده دندان پزشکی اصفهان
سال چهارم شماره 1 (پیاپی 13، بهار1387)

  • تاریخ انتشار: 1387/02/11
  • تعداد عناوین: 8
|
  • حوریه موسوی، مه سیما نجومیان، فرزانه احراری صفحه 1
    مقدمه
    نظرات مختلفی در مورد کارایی بالینی ترمیم های آمالگام باند شونده وجود دارد. هدف از این پژوهش بالینی، مقایسه مقاومت به شکستگی، انطباق لبه ای و عود پوسیدگی در دندان های پرمولری بود که معالجه ریشه شده بودند.
    مواد و روش ها
    35 بیمار که دندان های پرمولر اول یا دوم بالای آنها درمان ریشه شده بود، انتخاب و به سه گروه تقسیم شدند. در گروه A، وارنیش کوپالایت، در گروه B، Amalgambond Plus و در گروه C، Scotchbond Multi Purpose به عنوان سیلر مورد استفاده قرار گرفت. روش ترمیم در هر سه گروه، استفاده از پین داخل کانال و آمالگام به همراه پوشش کاسپ لینگوال بود. بعد از گذشت یک سال مقاومت به شکستگی، انطباق لبه ای و عود پوسیدگی بررسی شد. برای آنالیز آماری داده ها از آزمون دقیق فیشر استفاده گردید (05/0 = α).
    یافته ها
    از نظر مقاومت به شکستگی، تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود نداشت(3/0 = p value). از نظر انطباق لبه ای، اختلاف معنی داری در انطباق لبه ای سه گروه وجود داشت (01/0 = p value). در بررسی بالینی و رادیوگرافی دندان های ترمیم شده، در هیچ یک از دندان ها عود پوسیدگی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    در دوره بالینی یک ساله، استفاده از عوامل باندینگ Amalgambond Plus یا Scotchbond Multi Purpose برای باند کردن ترمیم های آمالگام پیچیده در دندان های پرمولری که معالجه ریشه شده بودند، مقاومت به شکستگی دندان و ترمیم را به صورت قابل توجهی افزایش نداد و تاثیری در عود پوسیدگی نداشت، اما سبب بهبود چشمگیری در انطباق لبه ای گردید.
    کلیدواژگان: عامل باندینگ، مقاومت به شکستگی، انطباق لبه ای، عود پوسیدگی
  • تاثیر نوع عامل باندینگ و روش سفید کردن بر ریزنشت ترمیم های کامپوزیت رزین
    پروین میرزا کوچکی بروجنی، سید مصطفی موسوی نسب، فائزه فرحناکیان صفحه 5
    مقدمه
    در بیماران متقاضی سفید کردن دندان ها، درمان سفید کردن ممکن است بر ریزنشت ترمیم های موجود تاثیر بگذارد. از عوامل موثر در ریزنشت ترمیم های کامپوزیتی، غلظت ماده سفید کننده، نوع عامل باندینگ به کار رفته در ترمیم و روش سفید کردن است. هدف این مطا لعه بررسی تاثیر دو روش بلیچینگ بر روی ریزنشت ترمیم های کامپوزیتی می باشد.
    مواد و روش ها
    48 دندان پره مولر سالم کشیده شده انسان جمع آوری و به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شد. در سطح باکال و لینگوال دندان ها حفرات کلاس V با لبه جینجیوال یک میلی متر زیر CEJ،تعبیه شد. در گروه اول در سطح باکال از عامل باندینگ کلیرفیل اس- ای باند ودر سطح لینگوال از عامل سینگل باند استفاده شد و حفرات با کامپوزیت Z250 ترمیم گردید. در گروه دوم مراحل شبیه گروه اول بود با این تفاوت که نمونه ها پس از ترمیم به مدت یک ماه در آب مقطر نگه داری شدند. در گروه سوم تمام مراحل شبیه گروه دوم بود با این تفاوت که، پس از یک ماه نگه داری درآب مقطر بلیچینگ به روش خانگی بر روی دندان ها انجام شد. در گروه چهارم، تمام مراحل شبیه گروه دوم بود با این تفاوت که پس از یک ماه نگه داری درآب مقطر رژیم بلیچینگ در مطب بر روی دندان ها انجام شد. نمونه های هر گروه، تحت سیکل حرارتی و تحت ارزیابی ریز نشت قرار گرفتند. نتایج حاصل با آزمون های ویل کاکسون، Kruskall-Wallis و Mann-Witney آنالیزشدند.
    یافته ها
    ادهزیو سینگل باند ریزنشت کمتری را پس از سفید کردن نشان داد و میزان ریز نشت در هر دو دیواره هنگام استفاده از روش سفید کردن در مطب بیشتر بود.
    نتیجه گیری
    سینگل باند بهترین نتایج را از نظر میکرولیکیج نشان داد. بلیچینگ تاثیر منفی بر میکرولیکیج داشت که در روش در مطب بالاتر بود.
    کلیدواژگان: کاربامید پر اکساید، رزین کامپازیت، ریزنشت، سفید کردن دندان
  • منیره نیلی، محمد ناصری صفحه 8
    مقدمه
    با توجه به استفاده فراوان از ماده قالبگیری هیدروکلوئید غیرقابل برگشت در درمانهای دندانپزشکی و اهمیت دقت قالبگیری در نتیجه نهایی درمان، لازم است کلیه عوامل تاثیرگذار بر دقت قالب، مورد بررسی قرار گیرند. این تحقیق به منظور بررسی دقت ثبت جزئیات سطحی چند نوع هیدروکلوئید غیر قابل برگشت انجام گردید.
    مواد و روش ها
    در این تحقیق تجربی آزمایشگاهی از مدل آزمایشگاهی توصیه شده موسسه تحقیقات به شماره 2787 استفاده شد. مدل به شکل یک بلوک شیاردار در اندازه های 20، 50 و 75 میکرون بود. برای قالبگیری از مواد ایرالژین سوپر، ایرالژین معمولی و آلژینوپلاست استفاده شد. برای هر ماده 20 بار قالبگیری در شرایط یکسان آزمایشگاهی انجام شد و با گچاستون نوع III ریخته شد. در کل 60 مدل گچی به دست آمد. مدلها به صورت تصادفی توسط استریومیکروسکوپ بررسی و به هر یک از خطوط همانندسازی شده نمره مشخصی داده شد. نتایج با آزمونهای آماری Mann-Whitney test و Kruskall-Walli''s در سطح اطمینان 05/0=α آنالیز گردید.
    یافته ها
    در ثبت خط 20 میکرون٬ تمام 20 نمونه در ایرالژین سوپر درجه 3، در ایرالژین معمولی و آلژینوپلاست 19 نمونه درجه 3 و یک نمونه درجه 4 را نشان داد که بین 3 گروه تفاوت معنیدار نبود (601/0 =p value).در ثبت خط 50 میکرون٬ در ایرالژین سوپر 15 نمونه درجه 2 و 5 نمونه درجه 3، در آلژینوپلاست 7 نمونه درجه 2 و 13 نمونه درجه 3 و در ایرالژین معمولی 6 نمونه درجه 2 و 14 نمونه درجه 3 را نشان داد، که بین 3 گروه تفاوت معنیدار بود (008/0=p value). در ثبت خط 75 میکرون در ایرالژین سوپر 15 نمونه درجه 1 و 5 نمونه درجه 2، در آلژینوپلاست 7 نمونه درجه 1 و13 نمونه درجه 2 و در ایرالژین معمولی 6 نمونه درجه 1 و 14 نمونه درجه 2 را نشان داد که بین سه گروه تفاوت معنیدار بود (008/0= (p value.
    نتیجه گیری
    در ثبت هر سه خط، ایرالژین سوپر از دو نوع دیگر دقیقتر و از نظر ثبت جزئیات یک ماده ایدهآل میباشد. در ثبت خط m20) میکرون( ایرالژین معمولی و آلژینوپلاست در یک سطح، ولی در ثبت دو خط دیگر آلژینوپلاست دقیقتر میباشد. بهتر است در جهت بهبود کیفیت ایرالژین معمولی از نظر ثبت جزئیات بیشتر تلاش گردد.
    کلیدواژگان: ماده قالبگیری، هیدروکلوئید غیرقابل برگشت، ثبت جزئیات سطحی
  • سید مهدی قریشیان، پرویز دیهیمی*، فرزاد فضیلت صفحه 8
    مقدمه

    اگر چه استخوان سازی کششی(Distraction osteogenesis) یک روش معجزهآسا در درمان بسیاری از ناهنجاری ها در ناحیه کرانیوفاشیال است، اما تحمل دستگاه های کششی (Distractor) برای بسیاری از بیماران طاقت فرسا و مشکل ساز میباشد. از این جهت لیزرهای کمتوان در صورتی که قادر به افزایش سرعت استخوان سازی باشند، باعث کوتاه شدن دوره درمان و کاهش مشکلات بیماران خواهند شد. هدف از این بررسی تعیین تاثیر لیزر کمتوان در تسریع تشکیل استخوان جدید و در نتیجه کوتاه نمودن دوره درمان و کاهش مشکلات دستگاه Distractor بود.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه، پس از کورتیکوتومی، دستگاه های Distractorدر ناحیه تنه فک پایین 18 خرگوش سفید نیوزلندی قرار داده شدند و پس از پنج روز با سرعت یک میلی متر در روز برای مدت 10 روز فعال گردیدند. به 9 خرگوش، لیزر GaAs با توان 200 میکرووات به مدت 20 ثانیه در طی 7 روز به صورت یک درمیان تابانده شد و 9 خرگوش دیگر هیچ لیزری دریافت نکردند. سپس در روزهای 10 و 20 و 40 در دوره تثبیت، خرگوش ها به نوبت قربانی شدند و نمونه های به دست آمده به وسیله اسکنینگ الکترون میکروسکوپ یا SEM (Scanning Electron Microscopy) و میکروسکوپ نوری تحت بررسی قرار گرفتند و توسط آزمون Mann-Whitney ارزیابی شدند.

    یافته ها

    در هر دو مطالعه SEM و میکروسکوپ نوری، در مرحله اول (روز دهم) در گروه لیزر سلول های فیبروبلاست و رشته های کلاژن با حجم و نظم بیشتری نسبت به گروه شاهد تشکیل شده بودند. در مرحلهی دوم (روز بیستم) در گروه لیزر علاوه بر بافت فیبروز، میزان استخوان جنینی (Woven) بیشتری نسبت به گروه شاهد تشکیل شده بود. اگر چه اختلاف آنها معنیدار نبود و در واقع میزان اختلاف آنها کمتر از مرحله اول بود. در مرحله سوم (روز چهلم) در هر دو گروه لیزر و شاهد، استخوان جنینی و استخوان تیغه ای دیده می شد ولی اختلاف واضحی بین دو گروه مشاهده نگردید و به نظر می رسد که تابش لیزر در مراحل اولیه کشش موثرتر از مراحل پایانی باشد.

    نتیجه گیری

    علت این حالت را شاید بتوان با وضعیت تغییرات pH در حالت اکسیداسیون و احیای سلول (Redox Regulation) توضیح داد؛ به این صورت که در مراحل اولیه که pH بافتی به دلیل تروما، در حدود احیاست، تابش لیزر موثرتر از مراحل پایانی که وضعیت pH بافتی متعادل تر است، می باشد. البته واضح است که برای یافتن بهترین نتیجه، نیاز به تحقیقات وسیعی از نظر پروتکلهای Distraction و تابش لیزر احساس میشود.

    کلیدواژگان: استخوان سازی کششی، لیزر GaAs، بافتشناسی، اسکنینگ الکترون میکروسکوپ، میکروسکوپ نوری
  • مریم سادات هاشمی پور، شهرام مشرفیان، سکینه محمد علیزاده، حمیدرضا روایی صفحه 17
    مقدمه
    کارکنان لابراتوارهای دندان پزشکی به دلیل دریافت قالب ها و پروتزهای ضدعفونی نشده، در خطر آلودگی با عوامل عفونی می باشند. این مواد دارای میکروارگانیزم های متعددی هستند که ممکن است سبب ایجاد آلودگی عفونی متقاطع، از بیماران به کارکنان لابراتوار شوند. هدف از این پژوهش، بررسی وضعیت کنترل عفونت در لابراتوارهای دندان پزشکی شهر کرمان در سال 86 بود.
    مواد و روش ها
    این پژوهش، یک بررسی مقطعی و توصیفی - تحلیلی بود. اطلاعات به وسیله پرسش نامه، از 38 لابراتوار دندان پزشکی شهر کرمان جمع آوری گردید. کارکنان لابراتوار از نظر اطلاعات دموگرافیک (سن، جنس، میزان تحصیلات)، وضعیت استفاده از وسایلی همچون دستکش، عینک و ماسک و وضعیت واکسیناسیون علیه هپاتیت B مورد بررسی قرار گرفتند. سرانجام، اطلاعات و یافته های این پژوهش با استفاده از آزمون مجذور کای، t-test و فیشر با استفاده از نرم افزارSPSS13.5، تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    در مجموع، 103 نفر در 38 لابراتوار مشغول به کار بودند که 85 نفر (5/82 درصد) مرد و 18 نفر (5/17 درصد) زن بودند. شایع ترین ماده ای که به عنوان ضدعفونی کننده در لابراتوارها مورد استفاده قرار می گرفت به ترتیب، گلوتارآلدئید، هیپوکلریت سدیم و الکل بود. این پژوهش نشان داد که 14 درصد تکنیسین های لابراتوارها از دستکش و 7/7 درصد از عینک در هنگام کار استفاده می کردند. 54 نفر (4/52 درصد) از تکنیسین های لابراتوار، ضد هپاتیت B واکسینه شده بودند.
    نتیجه گیری
    یافته های این پژوهش نشان داد که ارتباط مناسبی بین دندان پزشکان و کارکنان لابراتوارهای دندان پزشکی وجود ندارد. همچنین، وضعیت کنترل عفونت در لابراتوارهای دندان پزشکی کرمان، نامناسب می باشد.
    کلیدواژگان: کنترل عفونت، لابراتوار، قالب، پروتز
  • محمود صبوحی، سعید نصوحیان، فاطمه نادری نبی صفحه 31
    مقدمه
    قبل از سمانکردن نهایی روکشها مطلوب است در صورت استفاده از سمان موقت آنرا به طور کامل از سطح داخلی روکش و سطح دندان حذف نمود؛ چون بقایای سمان موقت ممکن است روی استحکام باند سمان دائم اثر نامطلوبی داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر بقایای سمان موقت (بدون اوژنول) بر گیر روکشهای سمان شده با دو سمان زینک فسفات و ماکسم (Maxcem) انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعهی تجربی آزمایشگاهی تعداد 40 دندان مولر کشیده شدهی انسانی به طور تصادفی به دو گروه و هر گروه نیز به دو زیرگروه تقسیم شدند. با استفاده از دستگاه Milling machine جهت روکش تمام فلز تراش داده شدند. 40 روکش به روش معمول لابراتواری ساخته شد. در یک زیرگروه از هر گروه، روکشهای موقت اکریلیک آماده شد و با استفاده از سمان موقت روی دندانهای آماده شده سمان گردید. کراونهای موقت به مدت یک ساعت روی دندانها باقی ماند و سپس روکشهای موقت خارج و بقایای سمان موقت به وسیله اکسکاویتور برداشته شد. بعد از آن روکشهای ریختگی با سمان ماکسم (Maxcem)و زینک فسفات به دندانهای آماده شده سمان شد. بعد از انجام ترموسایکلینگ، گیر به وسیله اندازهگیری نیروی کششی لازم برای خارج کردن روکشها از روی دندانهای آماده شده با استفاده از دستگاه تست کشش یونیورسال بررسی شد. اطلاعات به دست آمده به وسیله آنالیز paired t-test وآزمون wilcoxon در نرم افزار SPSS ویرایش 5/11 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین نیروی گیر برای دو زیر گروه با و بدون استفادهی قبلی از سمان موقت در گروه سمان ماکسم (Maxcem)، به ترتیب 55 ± 176 و 169 ± 274 نیوتن بود و بین این دو زیرگروه از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود نداشت (174/0 =p value). میانگین نیروی گیر برای دو زیر گروه با و بدون استفادهی قبلی از سمان موقت، در گروه سمان زینک فسفات به ترتیب 125 ± 257 و 135 ± 238 نیوتن بود و بین این دو زیرگروه نیز از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود نداشت (782/0 =p value).
    نتیجه گیری
    اگر سمان موقت به خوبی برداشته شود، استفاده از سمان موقت بدون اوژنول، نیروی گیر ترمیمکننده های ریختگی سمان شده (با سیستمهای چسبانندهی آزمایش شده) را تغییر نمیدهد
  • غلامرضا فیروزهای، حسن مؤمنی، شیرین شاه ناصری صفحه 38
    مقدمه
    هدف جراحی ارتوگناتیک تصحیح ناهنجاری صورتی، مال اکلوژن دندانی و برگرداندن عملکرد دهانی- صورتی به حالت طبیعی میباشد. مفصل گیجگاهی - فکی اساس اکلوژن است و دستیابی به نتایج با ثبات و ایدهآل در ارتودنسی و جراحی ارتوگناتیک در حضور یک مفصل بی ثبات و در حال تغییر غیرممکن است. همچنین تغییر در موقعیت دیسک مفصلی میتواند سرآغازی برای سایر مشکلات در مفصل TMJ(Temporo Mandibular Joint) باشد. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر جراحی ارتوگناتیک بر روی موقعیت دیسک مفصلی و کاهش یا افزایش علایم TMJ بود.
    مواد و روش ها
    15 بیمار (10 زن و 5 مرد) با ناهنجاری اسکلتال CI II که به طور میانگین 12 ماه تحت درمان ارتودنسی ثابت بودند، برای جراحی ارتوگناتیک انتخاب شدند. سن بیماران بین 32-19 (میانگین 23) سال متغیر بود. هر 15 بیمار تحت جراحی SSRO (Sagital Split Ramus Osteotomy) دو طرفه و استئوتومی لفورت I قرار گرفتند. از تمام بیماران 1 روز قبل از جراحی و 3 ماه بعد از آن، MRI تهیه و علائم ابژکتیو و سابژکتیو TMJ ارزیابی و ثبت شد. از آزمونهای Wilcoxon، MC-Nemar و آمار توصیفی برای انجام آنالیزهای آماری استفاده شد.
    یافته ها
    مقادیر موقعیت دیسک قبل از عمل بیماران 25/4 تا 09/8 متغیر بودند (21/1 ± 74/5). مقادیر موقعیت دیسک بعد از عمل بیماران 36/4 تا 40/7 متغیر بودند (06/1 ± 65/5). با انجام آنالیز آماری مشخص شد که هر چند دیسک مفصلی پس از جراحی SSRO دوطرفه در بیماران تمایل داشت که به قدام جابه‪جا شود ولی این تفاوت از لحاظ آماری معنی‪دار نبود (05/0p value >).
    نتیجه گیری
    با انجام این تحقیق مشخص گردید که جراحی ارتوگناتیک سبب تغییر در رابطه مجموعه دیسک کندیل نمیشود و تاثیر ناچیزی روی مفصل گیجگاهی فکی سالم و فانکشنال دارد
    کلیدواژگان: دیسک مفصلی، MRI، جراحی ارتوگناتیک
  • مرتضی بنکدارچیان، آرش متقی، ساماندخت صحرانشین صفحه 52
    مقدمه
    در هنگام بازسازی اکلوژن، یکی از روشهای تعیین پلن اکلوزال، توازی آن با پلن آلاتراگوس میباشد. هدف از این مطالعه بررسی توازی این دو پلن در افراد ایرانی بود.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه مشاهده ای - مقطعی، 197 بیمار 25-18 سال مراجعه کننده به کلینیک دانشکده دندان پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان مورد بررسی قرار گرفتند. زاویه بین پلن آلاتراگوس و اکلوزال توسط فکس پلن شاخصدار و نیز موقعیت مدخل مجرای استنسن نسبت به دندان مولر مجاور در فک بالا و موقعیت سطح پشتی زبان نسبت به دندانهای خلفی فک پایین با معاینه کلینیکی بررسی شد. سپس 23 بیمار انتخاب و در آنان توازی دو پلن به وسیله لترال سفالومتری سنجیده شد. افراد دیپ بایت، لانگ فیس و دچار براکسیسم نیز مشخص شدند تا تاثیر احتمالی این وضعیت در آنها بررسی شود. یافته ها در گروه های مختلف با استفاده از آزمون t مستقل و پیرسون و 2χ با سطح معنی داری (05/0α =) آنالیز شد.
    یافته ها
    میانگین زاویه پلن آلاترگوس-اکلوزال، ̊77/1 به دست آمد که تمایل زیاد به توازی با پلن اکلوزال دندانهای خلفی نشان میداد. در اندازه گیری سفالومتریک میانگین زاویه ̊96/2 برآورد شد. سطح پشتی زبان در اکثر موارد بالاتر از سطح اکلوزال دندانها قرار داشت؛ در نیمی از موارد مجرای استنسن در یک سوم اکلوزال دندان مجاور قرارگرفته بود.
    نتیجه گیری
    تفاوت میانگین زاویه ایجاد شده در اندازهگیری بالینی نسبت به اندازهگیری سفالومتریک از اختلاف در روش کار ناشی شده است. پلن اکلوزال و خط آلاتراگوس تقریبا موازی است و میتوان از پلن آلاتراگوس برای تعیین پلن اکلوزال استفاده کرد.
    کلیدواژگان: پروتز دندانی، اکلوژن، ثبت روابط فکی، رادیوگرافی دندان، سفالومتری
|
  • Effect of two bleaching methods on the microleakage of resin composite resin restorations
    P. Mirzakucheki, Sm Mousavinasab, F. Farahnakian Page 5
    Introduction
    In patients requesting to bleach their teeth, bleaching treatment might affect microleakage of present restorations. Technique and concentrations of applied bleaching and bonding agents are some effective factors on microleakage of composite restorations. The aim of this study was to evaluate the effect of bleaching method on microleakage of resin composite restorations.Methods and Materials: 48 extracted carries free human premolars were selected and randomely divided into 4 groups. Class V cavities were prepared on buccal and lingual surfaces, with gingival margins located 1 mm below CEJ. In group one Cleatfil, SE- bond and Single bond applied on buccal and lingual surfaces respectively, and cavities restored by Z 250 resin composite. In group two, the cavities were restored as in group one and then were kept in distilled water for a period of one month. In group three, all the stages resembled group two and home bleaching regimen was used. In group four, all the stages resembled group two, but samples subjected to in office bleaching regimen. All the samples were thermocycled and examined for microleakage. Data analyzed using Wilcoxon, Kkruskal-wallis and Man-Whitney U tests (a = 0.05).
    Results
    Single bond compared to SE- bond provided the best post bleaching results regarding microleakage. The amount of microleakage was higher in office bleach technique in both margins.
    Discussion
    Single bond showed the best results regarding post bleaching microleakage. Bleaching had a negative effect on microleakage that was higher in office technique.
  • M. Nili, Am Naseri Page 8
    Introduction
    With due attention to great application of irreversible hydrocolloid impression material in treatment dentistry and importance accuracy of impression in final result of treatment was necessary to study the all of effect factors on the accuracy impression. So this study was done for comparison of surface detail reproduction some of the kinds of irreversible hydrocolloid.
    Materials And Methods
    In this laboratorial experimental study, was used the recommended laboratoril model of the standard (Iran) and research organization, with the registration number 2787. The form of this model was a stainless steel slotted block in 20, 50 and 75 sizes. The impression materials that used were Super Iralgin, Iralgin and Bayer irreversible hydrocolloid. For each materials was take 20 impression in the same conditions and was poured with type III gypsum and totally 60 cast models was earned. These models were observed with steriomicroscope randomly and each of the identical lines 20, 50 and 75 were allowed with a specific score. For evaluation of the results was used statistic analysis of Mann-Whitney Test and Kruskal Wallis(a = 0.05).
    Results
    In registration of 20-line, 20 samples of Super Iralgin had sore 3, 19 samples of Regular Iralgin and Alginoplast had score3 and 1 sample score 4. The difference among these 3 groups was not significant (p value = 0.601). In registration of 50-line, 15 samples of Super Iralgin had score 2 and 5 samples had score 3, 7 samples of Alginoplast, had score 2, 13 samples had score 3, 6 samples of in Regular Iralgin had score 2 and 14 samples had score 3.The difference among these 3 groups was significant (p value = 0.008). In registration of 75-line, 15 samples of Super Iralgin had score 1 and 5 samples had score 2, 7 samples of Aliginoplast score 1 and 13 samples had score 2, 6 samples of Regular Iralgin had score 1 and 14 samples had score 2. The difference among these 3 groups was significant (p value = 0.008).
    Conclusion
    In registration each three lines, the super Iralgin was more precises than the other types and was an ideal impression material. In registration of 20-line, Regular Iralgin and Alginoplast were in the same level, but in registration two others lines, Alginoplast was more precise.It is better to advise to the factory necessary recommendations to improve the quality of the Regular Iralgin material.
  • M. Hashemipour, Sh Mosharafian, S. Mohammadalizadeh, M. Ravaei Page 17
    Introduction
    The personnel of dental laboratories are at risk of infectious diseases transmitted from dental prostheses and impressions that have not been properly disinfected. These materials often carry microorganisms that may cause cross infection from patients to dental laboratory personal. The aim of this study was to investigate the situation of infection control among dental laboratories in Kerman.Methods and Materials: The present research was a cross sectional and descriptive-analytical investigation. Data were collected from 38 dental laboratories by an author developed questionnaire. The questionnaire asked respondents for demographic data (age, gender and education) and to answer some questions about their knowledge and practice of infection control and measures including use of gloves, protective eyeglasses, mask and hepatitis B virus vaccination. The gathered data analyzed with χ2, fisher, and t-test using SPSS13.5 statistical software (a = 0.05).
    Results
    Among all of 103 respondents, 85 were male (82.5 percent) and 18 were female (17.5 percent). The most popular chemical materials used for disinfection were household bleach, glutaraldehyde, and alcohol. The results showed that 14 percent of technicians in laboratories wore gloves, and 7.7 percent regularly wore eyeglasses. Besides, 54 technicians (52.4 percent) had received HBV vaccination.
    Conclusion
    The results of this study showed a lack of appropriate communication between dentists, and dental laboratory personnel in regards to disinfection of impressions and prostheses. Also, infection control in Kerman laboratories was found unsuitable.
  • Gh Firoozeai, H. Momeni, Sh Shahnaseri Page 38
    Introduction
    The purpose of orthognathic surgery is to correct facial deformity and dental malocclusion and to obtain normal orofacial function. However, there are controversies of whether orthognathic surgery might have any negative influence on temporomandibular joint. The purpose of this study was to evaluate the influence of orthognathic surgery on articular disc position and temporomandibular joint symptoms of skeletal CI II patients by means of Magnetic Resonance Imaging.
    Materials And Methods
    Fifteen patients (10 women and 5 men) with skeletal CI II malocclusion, aged 19-32 years (mean 23 years), from the Isfahan Department of Maxillofacial surgery were studied. All received lefort I & bilateral sagittal split osteotomy (BSSO) and all patients received pre- and post surgical orthodontic treatment, Magnetic Resonance Imaging was performed 1 day preoperatively and 3 month post operatively. Statistical analysis of the positional change of the disk was done by Wilcoxon rank sum test.
    Results
    The change of articular disc position after mandibular advancement surgery by means of sagittal split ramus osteotomy was not statistically significant, but it tended to be positioned anteriorly.
    Conclusion
    It can be suggested that orthognathic surgery dose not significantly change the position of the articular disc.
  • M. Bonakdarchiyan, A. Mottaghi, S. Sahraneshin Page 52
    Introduction
    Occlusal plane orientation is an important part of organized occlusion. The ala-tragus plane is considered to be parallel to the occlusal plane while reconstructing occlusion. This study was aimed to determine the condition of parallelism of these two planes in Iranian.Methods and material: In this cross sectional study, 197 patients were examined. The angle between ala-tragus and occlusal plane was assessed by indexed fox plane and the position of Stensen's duct to adjacent molar in maxillary tooth and the position of the dorsal side of the tongue relative to posterior mandibular teeth were also examined by clinical examination. Then two planes were investigated by lateral cephalometry for 23 patients. Deep bite, long face, and with bruxism patients were identified to examine the probable effect of this position in them. The data was analyzed with t-test, Peirson and χ2 tests (a = 0.05).
    Results
    The ala-tragus line had the tendency to be paralleled with posterior occlusal plane and the mean angle of two planes was 1.77˚. In cephalometric measurement, the estimated mean of the angle was 2.96˚. In the most of the cases, Dorsum of tongue was above the mandibular occlusal plan. In the half of the cases Stensen's duct was in the occlusal third of adjacent molar.
    Conclusion
    The differences in the mean angles of clinical measurement and cephalometric measurement have been resulted from the differences in two methods. The results allow clinicians to parallel occlusal plan with the ala-tragus line to achieve a natural position for reconstruction of occlusal plan.